به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در استان کردستان، حجت الاسلام حکمت حکیمی فر؛ مدیر مدرسه علمیه امام صادق (ع) شهرستان بیجار در یادداشتی آورده است که با تابيدن خورشيد اسلام از فراز تاريكى جهل بشر، سنگ بناى مسجد نه فقط بهعنوان محل عبادت و پرستش بلكه بهعنوان دژ مستحكم فرماندهى اسلام گذاشته شد. شايد بارزترين معناى «يدالله مع الجماعة» در مساجد جلوهگر شده باشد.
نگاهى به نقاط عطف تاريخ نيز نشاندهنده آن است كه مساجد محورىترين نقش را در وحدت بخشيدن به قيامهاى مردمى ايفا كردهاند. قيام معروف تحريم توتون و تنباكو با حكم مرجع عاليقدر ميرزاى شيرازى از همين مساجد پا گرفت. سنگ بناى انقلاب اسلامى ايران نيز در مساجد گذاشته شد. قيام مردم مشهد در مسجد گوهرشاد يكى از زيباترين جلوههاى كاركردى مساجد است. در دوران دفاع مقدس نيز مساجد كانون وفاق و همدلى مردم بودند و جذب و اعزام به مناطق جنگى و حتى كارهاى تداركاتى، همه در مساجد انجام مىشد. تمام اينها بيانگر نقش كليدى مساجد و جايگاه اساسى آن در نظام اسلامى است و لزوم تكريم اين مكان مقدس را آشكارتر مىسازد.
مسجد و مهندسى فرهنگى در جامعه جهانى
بزرگان تاريخ در پى آنند تا بر اساس فرمولهاى پيچيده، آينده بشر را ترسيم و غايات حركت جوامع انسانى را بر مبناى مبادى اين حركات، پيشگويى و پيشبينى كنند. يكى از مفاهيم عرضهشده در حوزه مديريت راهبردى فرهنگ، مفهوم مهندسى فرهنگى است. مقوله مهندسى فرهنگى جامعه جهانى، ازجمله مقولات انسانى و دينى بهمعناى اعم آن است. مسجد از آنجا كه بزرگترين پايگاه تبلور آموزههاى دينى و آسمانى است، نقش اساسى و عظيمى در تأمين راهبردى بنيادى در حركت تاريخ بشر داشته، دارد و خواهد داشت.
بىترديد مقولة مهندسى فرهنگى مسجدمحور، در مناسبات سياسى، اجتماعى و اقتصادى و در توسعه و تعميق ارزشهاى دينى و رضايت شهروندان، نقشى حياتى و تأثيرى شگرف دارد و بديهى است كه درك مشترك و اتفاقنظر نخبگان سياسى، علمى و مذهبى، شفافسازى و تبيين رابطه اين مفاهيم با ساير كليدواژههاى مديريت راهبردى فرهنگ جهانى و در نظر گرفتن ساير مؤلفههاى دخيل در تصميمسازى راهبردى، گام بزرگى در توسعه و تعميق فرهنگ مسجدمحور بهشمار مىآيد.
ما بر اين باور هستيم كه «مسجد» مهمترين پايگاه ترسيم و تنظيم حركت تاريخ در آينده بشريت است و برخلاف ديدگاه برخى، آينده تاريخ از آنِ دينمداران با رويكرد اسلامى خواهد بود و مسجد بهعنوان مركز ثقل و كانون اصلى تحولات جهانى و مهندسى فرهنگى بشريت، ظرفيتها و قابليتهاى خود را آشكار خواهد ساخت.
هماكنون بر اساس گزارش يك نهاد نظارتى، تعداد مساجد و مراكز اسلامى در حال ساخت در شهرهاى مختلف آمريكا در حال افزايش است و اين امر موجب خشم و نفرت فزاينده دولتمردان آمريكا از اسلام شده است.
مقام معظم رهبرى و مهندسى فرهنگى
مفهوم مهندسى فرهنگى، نخستين بار در سال ۱۳۸۱ توسط رهبر معظم انقلاب و با تأكيد بر فرهنگ و لزوم توجه به ابعاد ارزشهاى فرهنگى بيان گرديد. مهندسى فرهنگى با هدف طراحى مجدد، اصلاح و ارتقاء شئون و مناسبات اقتصادى، سياسى، امنيتى، قضايى و اجتماعى كشور، بر اساس فرهنگ مهندسى شده و با توجه به شرايط و مقتضيات ملى و جهانى مطرح شد. توسعه علمى و خردمندانه اين مفهوم مىتواند بهعنوان ابزارى در جهت رفع و حذف كژكاركردهاى فرهنگ موجود و شناسايى نقاط مثبت و سازنده ابعاد فرهنگ ملى و ساير ملل و قوميتها بهكار گرفته شود. بديهى است بىتوجهى به اين مقوله با مفاهيمى از ايندست، منجر به تضعيف فرهنگ و ميراث هويت ملى ايرانيان در تقابل با فرهنگهاى بيگانه خواهد شد.
از اين رهگذر و در پرتو اين تحولات رو به رشد، رويارويى و تعامل فرهنگها بايد بيش از گذشته مورد توجه و مداقه قرار گيرد. در صورت عدم تجهيز نظام مديريت راهبردى فرهنگ ملى به ابزارهايى چون مهندسى فرهنگى براى بازشناسى تهديدها و فرصتهاى پيش رو و مواجهه با آنها، سبب مىگردد كه ساير اجزاى مفيد و كارآمد آن نيز از بين بروند. اين پديده به از خودبيگانگى فرهنگى، از بين رفتن ميراثهاى ارزشى، هويت ملى و سرمايههاى فرهنگى كسبشده در طى ساليان دراز توسط اعقاب و پيشينيان ما منجر خواهد شد.
محوريت مسجد درراستاى معرفت حق
همانطور كه قرآن رسالت جهانى دارد و گستره گيتى، بايد عرصه ظهور و تجلى نور هدايت اسلام و قرآن باشد، ظرفيت مهمترين پايگاه دينى مسجد نيز بهگونهاى است كه مىبايست در گستره همه عالم محور تحولات بنيادين جهانى قرار گيرد. امروزه ما با رشد بىرويه سازمانهاى بينالمللى و فراملى روبهرو هستيم. همين رويكرد را مىبايست همواره در نگاه به سازمان مساجد اسلامى داشته باشيم. نهاد «مسجد» در نگاه ما يك سازمان فراملى است و لذا مىتواند در جهان بسيار تأثيرگذار باشد. اگر مىخواهيم سير تحولات جهانى را به سمت عبوديت خداى متعال رهبرى كنيم، بايست نگاهى نو به عالم و آدم بيفكنيم و فرهنگهاى سنتى و بومى را در سرتاسر جهان در راستاى معرفت حق جهتدهى كنيم و اين مهم جز با محوريت سازمانيافته «مسجد» سامان نمىيابد.
مسجد؛ پايگاه اتحاد مبارزان انقلاب
مسجد بدان سبب كه خاستگاه توحيد و نفى شرك و باطل و جايگاه نداى حق و دادخواهى مظلوم است، همواره مهد قيام و انقلاب بوده است و انقلابيون سال ۵۷ نيز برحسب مقتضيات و شرايط جامعه از اين مكان مقدس الهام گرفتهاند.
با توجه به ماهيت سياسى دين اسلام، مسجد بهعنوان كانون و محور فعاليتهاى دينى، سياسى و اجتماعى، نقش مهمى در تاريخ پر فراز و نشيب اسلام داشته است، در مذهب تشيع اين نقش بهواسطه سرنوشت ويژه و درگيرىهاى فراوان آنان با نظامهاى حاكم ظالم و غيرمشروع، اهميت بيشترى دارد.
در تاريخ اسلام ارتباط بين مسجد و سياست به روشهاى گوناگون تجلى پيدا كرده است. مسلمانان مىكوشيدند بعد از هر پيروزى، مسجدى در مركز شهر احداث كنند. مسجد پايگاه بسيج مردم و تجمع نيروهاى رزمنده بود و محلى براى نيروهاى انقلابى بهمنظور تجهيز وسيع امكانات عليه ظلم بوده است.
مسجد در صدر اسلام با كاركردهاى مختلف در زمينههاى سياسى، اقتصادى، فرهنگى و اجتماعى، مسائل كلى جامعه مسلمانان را شامل مىشد. در ابتداى دوران مشروطيت و نيز آغاز نهضت امام خمينى(ره) جايگاه و تأثير نهادهاى مذهبى همچون مساجد انكارناپذير بود.
مسجد، كانون مشورت در صدر اسلام
يكى از عوامل كليدى در دستيابى به موفقيتها و چشيدن طعم كاميابى، مشورت است. پيامبر اكرم(ص) تقريباً در همه مواردى كه دستور مستقيم وحى وجود نداشت، از راه مشورت با مسلمانان تصميمگيرى میكرد و معمولاً اين مشورتها در مسجد صورت مىپذيرفت. انتخاب خارج شهر مدينه براى رويارويى با مشركان در جنگ احد يا كندن خندق در شمال مدينه در جنگ احزاب، از شمار اين مشورتهاست.
مسجد، تجلى گاه وحدت
مسجد، محل گردهمايى مسلمانان و تجلىگاه پر شكوه انسجام و يكپارچگى ملت مسلمان است. مسجد، حافظ سلامت دين و جامعه است و نمايش وحدت و همدلى نمازگزاران، بقاى اسلام را تضمين مىكند. حضور نمازگزاران در مسجد، اميد دشمنان اسلام را به نااميدى بدل مىسازد. در صدر اسلام نيز حضور مردم مسلمان هنگام نماز در مسجد، نشانه قدرت اسلام بود و توان مردمى، اجتماعى، سياسى و نظامى مسلمانان را اثبات مىكرد. مسجد، همواره نقش وحدتآفرينى را در جامعه اسلامى ايفا كرده است و اگر مسجدى چنين نقشى نداشت، مورد سرزنش پيامبراكرم (ص) قرار مىگرفت. مسجد ضرار، نمونهاى از اين مسجد است كه منافقان با هدف تفرقه انداختن ميان مسلمانان ساختند و پيامبر به فرمان خداوند، مؤمنان را از حضور در اين مسجد نهى فرمود.
دشمنان دين خدا، پيوسته در كمينند تا با دامن زدن به اختلافها و ايجاد تفرقه، يكپارچگى مسلمانان را از بين ببرند و راه نفوذ و تسلط خود را به درون آنها باز كنند. حضور پيروان مذاهب مختلف اسلامى اعم از شيعه و سنى در صفوف نماز، برهم زننده نقشه دشمن و مايه ناكامى آنها است. امام صادق(ع) مىفرمايد: «كسىكه با برادران اهل سنت در صف اول، نماز جماعت بگزارد، همچون كسى است كه پشت سر رسول خدا(ص) در صف اول نماز گزارده باشد.»
مسجد و پاسدارى از عدالت
در صدر اسلام، مسجد پناهگاه مظلومان و محل رسيدگى به شكايتهاى مردم بود. در اين دوران، تقريباً تمامى مسائل حقوقى و اختلافهاى ميان مردم كه نيازمند رسيدگى بود، در مسجد حل و فصل مىشد. قضاوتهاى اميرمؤمنان على(ع) در دَكّة القضاى مسجد كوفه و آغاز حكومت عدلگستر مهدى موعود از مسجدالحرام، نشان پيوند تاريخى مسجد و عدالت است. در حال حاضر، اگرچه عموم دادرسىها در مراكز قضايى انجام مىشود، از وجود امام جماعت مسجد محله نيز مىتوان براى داورى و حكميت در اختلافهاى محلى و برقرارى آشتى ميان دو طرف دعوا بهره گرفت.
ظرفيت مسجد و تعليم و تعلم
در صدر اسلام، مسجد افزون بر محل برگزارى مراسم عبادى، محل دانشآموزى نيز بهشمار مىآمد. براى نمونه، پيامبر در مسجد، آيههاى قرآن، احكام و معارف دين و حتى مسائل تاريخى را به مردم آموزش مىداد. مطالبى كه در اين جلسه بيان مىشد، با ميزان توان فكرى شنوندگان هماهنگ بود و جلسهها پس از برخى نمازها، مانند صبح و شام كه شمار بيشترى از مردم در مسجد حضور داشتند، برگزار مىشد. افزون بر مسجدالنبى، در ديگر مسجدهاى مدينه نيز جلسههاى درس برقرار بود. رسول خدا(ص) از برخى ياران برجسته خود براى امامت جماعت استفاده مىكرد و آنان به مردم تعليم مىدادند.
مسجد، محل پيوند دين و سياست
مسجد، مقر حاكميت و پايگاه فرماندهى پيامبر اعظم(ص) در مدينه بود. پايههاى اساسى حكومت اسلامى در زمان رسول خدا(ص)، در مسجد، بنيان نهاده شد و اصول و مبانى دين مبين اسلام از اين پايگاه مقدس به مردم جهان عرضه گشت. ازاينرو، مسجد، نماد تلفيق دين و سياست و محل ملاقات، گفت وگو و مذاكره آنحضرت با هيأتهاى سياسى بود. انتصاب كارگزاران و سفيران در مسجد صورت مىگرفت و اعتراض به حكومت و بركنارى كارگزاران در مسجد طرح مىشد. امام خمينى رحمه الله در مورد نقش سياسى مسجد و جداناپذيرى دين و سياست مىفرمايد: «اسلام از زمان پيغمبر، حكومت تشكيل داده است. قواى نظامى و انتظامى داشته است، در سياستها دخالت مىكرده و مسجدالنبى، مركز سياست اسلامى بوده و ثقل قدرت اسلامى.»
رابطه مسجد و سياست
از ميان كاركردهاى بسيار متنوع و متعدد مساجد مىتوان اذعان نمود كه كاركرد سياسى مسجد از مهمترين آنها بهشمار مىرود. «از آنجا كه در حكومت اسلامى ميان مقامات مسؤول و تودههاى مردم جدايى نيست، مسلمانان میتوانند بر مسير و جهتگيرىهاى حكومت و بر روند امور جامعه نظارت كنند و موضع خود را در مسائل سياسى بهطور آشكار اعلام نمايند و با ارايه برنامهها، طرحها و پيشنهادهاى سازنده، حكومت را يارى دهند. بر همين اساس پيامبر اكرم(ص) پس از بنيانگذارى نظام نوين اسلامى در مدينه و بهمنظور دخالت مسلمانان در شيوه حكومت و آگاه ساختن آنان با اهداف سياسى اسلام، مسجد را كه مركزى عمومى و محل تجمع مسلمانان براى اداى فرايض دينى بود، بهعنوان پايگاه حكومت و نهاد سياسى اسلام برگزيد. بايد يادآورى كرد كه مسجد از نظر عملكردهاى سياسى در دورههاى بعد نيز همچنان فعال بود و بيشتر امور سياسى آن روز مانند مراسم بيعت، عزل و نصب استانداران و ديگر كارگزاران و مسؤولان مملكتى، نشستهاى مشورتى، تحريض و ترغيب مسلمانان براى جهاد با كفار و... همگى در مسجد صورت مىگرفت.
اعتراض به كاربرد سياسى مساجد
نگرانى بى.بى.سى از تغيير كاربرى مسجدها و سياسى شدن آنها بسيار جالب و شنيدنى است. از بعد سياسى مسأله كه نگاه كنيم به ياد جمله حضرت امام مىافتيم كه مىفرمودند: هرگاه بنگاههاى تبليغاتى غربى، مانند بى.بى.سى و سى.ان.ان و...، از چيزى تعريف كنند، معلوم مىشود اشكالى در آن است، و هرگاه به چيزى حمله كنند، معلوم مىشود كه راه درستى انتخاب شده است. هنگامى كه كاركردهاى سياسى مسجد را مرور كنيم، متوجه مىشويم منشأ نگرانى بی.بى.سى چيست: «مسجدها پايگاه شكلگيرى انقلاب اسلامى و مبارزات ضدسلطنتى و ضداستعمارى بودند؛ با پيروزى انقلاب، مسجدها و مراكز مذهبى به سرعت به محل استقرار كميتههاى انقلابى مبدل شدند و در هشت سال جنگ با عراق، مسجدها كه ديگر داراى مركزيتى شده بودند، به محل اعزام داوطلبان به جبههها، جمعآورى كمكهاى مردمى و... تبديل شدند» و در يك نگاه كلى، مسجدها هم پايگاه ايجاد انقلاب بودند و هم پايگاه حفظ آن در برابر دشمن درونى و دشمن بيرونى و اين موضوع براى آينده نگرانكننده است! يعنى مسجد يك پتانسيل قوى براى حفظ نظام جمهورى اسلامى است و همين امر موجب يأس دشمنان آن مىشود. از اينرو، تلاش مىكنند تا در كاركرد سياسى آن تصرف كنند و آنرا كمرنگ نمايند يا بهكلى از ميان ببرند.
ولى در عين حال، بايد مراقب بود كه ميان دفاع از اصل انقلاب و نظام و رهبرى و دفاع از يك جريان سياسى در برابر جريان سياسى ديگر كه هر دو به انقلاب و نظام و رهبرى اعتقاد دارند، خلط نشود. بهرهبردارى از مسجدها به نفع يك جريان يا حزب سياسى، البته خطرناك است. چنانكه غيرسياسى كردن مسجدها نيز خطرساز است.